درود بر مجلس مؤسسان تونس از رئیس مجلس و اعضایی که با وجود حملات ناجوانمردانه و تخریب آنان از سوی عناصر ضد انقلاب، قانون اساسی پرمحتوایی را تنظیم کردند تا مردم تونس بهترین آرمانهای خود را در آن بیابند و قطار تونس بر روی ریل دموکراسی قرار گیرد. رحمت خدا بر شهدای انقلاب تونس و درود بر مجروحان و زندانیان عقیدتی و آوارگان و تمام کسانی که سنگی به سوی دیکتاتوری پرتاب کردهاند. درود بر گروه چهارجانبه که دگراندیشان سیاسی را گرد هم آورد و در طول چهار ماه در میان آنان گفتوگو برقرار کرد و باعث شد که به یاری خدا کشور از وضعیت بحرانی خارج شود و بر شاهراه دموکراسی حقیقی قرار گیرد.
درود بر رئیس جمهور کشورمان که با روحیهای خستگیناپذیر به پیش به میرفت، مسیر را تصحیح و دیگران را تشویق میکرد. درود بر علی العریض نخست وزیر و دولت او که بهترین مثال وطندوستی و خودانکاری را از خود نشان دادند وعده دادند که به گفتوگوی ملی پایبند باشند و به وعدهشان نیز وفا کردند. استعفا و پذیرش راهکار رئیس توافقی نخستین نشانهی تعامل و درستی راه موفقیت بود با اینکه در میزان جدیت النهضه در ترک واگزاری قدرت تردید داشتند آن هم در زمانی که النهضه اکثریت قاطع مجلس را از آن خود کرده بود و بیش از همه منسجم و از جایگاه مردمی بالایی نیز برخوردر بود. درود بر مردم فهیم تونس که تمام ترفندها را در کودتا علیه فرایند دموکراتیک در این کشور حنثی کرد و بر کشمکش نخبگان و اختلاف آنان شکیبایی ورزید؛ این ملت فهمیده بود که این نتیجهی منطقی سالها خفقان پیش از انقلاب و مصادرهی آزادی آنان است. همهی این مشکلات را به جان خرید تا روز باشکوهی را در صحنهی تونس شاهد باشد و همه را متحد و یکپارچه ببیند. بدون شک این یکی از زیباترین روزهای تونس است که رقیبان همدیگر را در آغوش میگیرند و با صدای واحد و قلب و عقل واحد سرود عزت و کرامت و همدلی را زمزمه کنند.
امروز روز بزرگی است؛ روز پیروزی تاریخی موافقت با غنیترین قانون اساسی تاریخ کشور و از بزرگترین قوانین جهانی؛ قانون اساسی انقلاب؛ قانون همدلی؛ قانونی که غالب یا مغلوب نداشت بلکه پیروزی همگانی بود به جز برای گروه اندکی که دیری نمیپاید که ماهیت خود را در این سند باشکوه نشان میدهد؛ این سند، آزادی را خواستهی اصلی اسلام قرار داده است و سرشار از نصوص و مفاهیم اسلامی است و برای کسی که بهرهای فقه مقاصد دارد و موقعیت ما در مغرب عربی را درک کرده باشد کاملا مفهوم است.
امروز به شکرانهی راه یافتن به اینجایگاه والا در فرایند انتقال و مهر رسمی این سند تاریخی و بدرود گفتن با جناب علی العریض و دولت او و سپاسگزاری از آنان به خاطر این موفقیت بزرگ و استقبال از دولت جدید، راهی جز تکمیل مسیر و نجات کشور و فعالسازی محور توسعه و تلاش در اصلاح آن در پیش رو نداریم. اینک دوران نوینی آغاز شده است که بر اساس ساختار رژیم گذشته اعم از حاکمیت و مخالفان شکل نمیگیرد؛ امروز همهی ما برای خود قدرتی هستیم یعنی در دفاع از حاکمیت؛ تا بتوانیم کشور را که در آستانهی سقوط قرار داشت و نزدیک بود که منطق حاکمان و مخالفان آن از پای درآورد نجات دهیم. ما امروز به اهمیت موفقیتمان افتخار میکنیم و میخواهیم آن را در انتخابات بزرگی که به دولت موقت پایان دهد و اولین دموکراسی عربی را برای تونس به ارمغان آورد پیاده کنیم. میدانیم که یک انتخابات برای تأکید بر این حقیقت کافی نیست: با یک گل بهار نمیشود؛ اما بر خدا توکل میکنیم: «وعلی الله فتوکلوا إن کنتم مؤمنین».
این یک مناسبت است و ما این وفاق و همدلی و موفقیت در فرایند گفتوگو را جشن میگیریم تا در کنار هم لحظات دشواری را به یاد آوریم که در رویارویی با خطراتی که نزدیک بود انقلابمان را درنوردد سپری کردیم؛ در عین حال برخی از عوامل موفقیت الگوی تونسی برای پیشرفت دموکراتیک را مورد تأکید قرار دهیم با وجود اینکه بسیاری از حامیان دموکراسی و آزادی به دنبال حملات ناجوانمردانهی ضد انقلاب و وحشیگری نیروهایی که گاهی فکر میکردند توانستهاند رؤیای آزادی در جهان عرب را بر باد دهند، احساس ناامیدی میکردن اما ما به توفیق الهی موفق شدیم زیرا ما فهمیدیم:
۱-راه حل در توافق است نه در غلبه بر دیگری: در دموکراسیهای ثابت کافی است یکی از احزاب به اکثریت مطلق یعنی ۱+ ۵۰ دست یابد؛ اما در شرایط انتقالی مانند شرایطی که بر جهان عرب حکمفرماست این کافی نیست، اکثریت زیادی که به دو سوم و نزدیک به اجماع میرسد هم کفایت نمیکند بلکه تنوع این اکثریت و مراعات حال مهمترین جریانات سیاسی و فکری لازم است.
زیرا ساختمان هنوز مستحکم نیست و قدرت تحمل درگیری بین حکومت و مخالفان را ندارد این مبارزه در شرایط ضعف تجربهی هر دو طرف؛ ضعف تجربهی حاکم که چگونه با دموکراسی حکم کند و ضعف تجربهی مخالفان که چگونه با دموکراسی مقابله کنند، به احتمال قوی به فروپاشی ساختمان بر روی ساکنانش منجر میشود؛ به ویژه در شرایطی که دولت عمیق به تحریکاتش ادامه دهد و بکوشد اوضاع را به گذشته سوق دهد و از وضعیت دشوار اجتماعی و وضعیت نیروهای مخالف و نیز از گروههای خشونتطلب و خشونتهای مجرمانه سوءاستفاده کند.
۲-بهترین راه برای رویارویی با آشوب و خشونت و خطرات دولت عمیق و رسیدن به توافق، استفاده از گفتوگو به عنوان تنها راه و روش و کمک گرفتن از صبر و بردباری برای ادامهی گفتوگو و تصمیم جدی برای ادامهی آن است و این گفتوگو نباید هیچ یک از طرفهای فعال سیاسی را استثنا کند. گفتوگو در تونس به طور رسمی از تاریخ ۱۰/۴ آغاز شد و پیش از آن نیز گفتوگوهای دوطرفه در جریان بود و در چندین مرحله تا نزدیکی فروپاشی رسید همانند مسابقاتی که بر لبهی گود انجام میگیرد.
گفتوگو فرایندی مرحلهای نیست بلکه شیوهای است که باید همواره با قطار مرحلهی انتقالی همراه باشد تا به ایستگاه پایانی برسد و این شیوه ادامه مییابد تا شرایط موقت و انتقالی جای خود را به وضعیت عادی و دایمی بدهد.
۳-آمادگی هر یک از طرفها برای امتیازدهی به یکدیگر به ویژه از سوی طرف قویتر که باید نقش سرپرست خانواده را ایفا کند یعنی آنکه بر سلامتی و وحدت و مصلحت و پیشرفت و حفاظت از آن در برابر خطرات جدیتر است. این بهترین راه برای گسترش فضای اعتماد بین رقبا و لو به صورت حداقلی است؛ کسانی که درگیریهای تاریخی عادتا انبوهی از دشمنیها و شک و تردیدها را برایشان به ارمغان آورده است و هر یک به دنبال فرصتی است تا از طرف دیگر انتقام گیرد و به زیان او به اهدافش دست یابد.
در تجربهی گفتوگو در تونس شاید النهضه بیشترین نقش را ایفا کرده است؛ زیرا از جایگاه خود در دولت چشمپوشی کرد؛ در حالی که یک حزب منتخب بود و از بیشترین تعداد نماینده در پارلمان و قویترین پایگاه مردمی برخوردار بود. النهضه این شرایط را تنها در راستای پاسخ به خواستهی مخالفانی پذیرفت که پارلمان را ترک کردند و تکمیل کردن فرایند انتقال از جمله تدوین قانون اساسی و انتخاب هیأت انتخابات را شرط بازگشت خود قرار دادند. النهضه میتوانست با همپیمانان خود و همراه با جریانهای مستقل فرایند انتقالی را تکمیل کند؛ اما در آن صورت قانون اساسی تنها به گروهی از تونسیها اختصاص مییافت نه به همهی آنها و این کار گسست جامعه را عمیقتر میکرد و کشور را با خطر تجزیه روبرو میساخت. بنابراین معادله برای رهبران النهضه مشخص بود: گزینهی اصرار بر ادامه کار دولت قانونی که سزاوار هم بود و گزینهی ادامهی فرایند انتقال در ضمن وحدت ملی؛ آنان سند گفتوگو را با وجود اشتباهات و درخواستهای غیرمعقولی که داشت امضا کردند مثلا پیشنهاد کرده بودند که تشکیل دولت وفاق ملی با اکثریت مطلق جایز باشد اما شرط سلب اعتماد از آن دو سوم آرا باشد.
ما این سند را امضا کردیم در حالی به مقاصد کلی گفتوگو که برآمده از این نقشه بود چشم دوخته بودیم؛ یعنی نجات فرایند بیثبات انتقال؛ اما جزئیات را میتوان حتی الامکان دیرتر مطرح کرد تا وارد گفتوگو شویم و اهداف آن در رسیدن به توافقات سیاسی محقق شود. این امر به گفتوگو پویایی و قدرتی میبخشد که اندیشهی پسرفت و قهقرایی را امر دشواری میکند؛ آنگاه به جزئیات پرداخته میشود. بحمدالله احساس کردیم که همهی طرفها آمادگی دارند به مشکل دامن نزنند و به دنبال راهحل توافقی باشند. مشارکت برخی از حقوقدانان مانند استاد عیاض بن عاشور نقش زیادی در رسیدن به توافق مورد رضایت همگان داشت و بخشی از اعضای متردد النهضه را در دادن امتیازات بیشتر مطمئن ساخت و توانست برخی از کسانی را که با اصل گفتوگو و طرح آن مخالف بودند و برای ناکارام کردن آن تلاش میکردند قانع کند.
۴- جامعهی مدنی در کاستن از کینه و کدورت و نزدیک کردن فاصلهی بین سیاسیون نقش داشت؛ از ویژگیهای الگوی تونسی برای تحول دموکراتیک، نقشی بود که جامعه مدنی خواه در روند انقلاب یا در مرحلهی تحول دموکراتیک حالی ایفا کرد به طوری که فضای گفتوگو بین رقبای سیاسی فراهم کرد. به جای نقشی که ارتش مصر در قطببندی بین اسلامگرایان حاکم و مخالفان ایفا کرد و به نفع یکی از طرفها وارد ماجرا شد و با استفاده از ماشین نظامی کشور را به سرانجام نامعلومی سوق داد، ارتش تونس به حمایت از مرزها و مشارکت با نیروهای امنیتی در حمایت از مؤسسات کشور اکتفا کرد و مسألهی فیصله دادن به درگیریهای سیاسی را به جامعه سپرد. چهار سازمان از مهمترین سازمانهای اجتماعی نقشهی راهی را برای برونرفت از بحران ترسیم کردند؛ با اینکه مدیریت گفتوگو میان ۲۲ حزب کار آسانی نبود و چندین بار متوقف شد و شک و تردیدهایی در خصوص آیندهی آن وجود داشت، اما هر بار پس از چندی از سر گرفته میشد. این کار به درگیری بر لبهی پرتگاه شباهت داشت اما به خاطر اصرار منادیان گفتوگو به ادامهی آن هیچگاه به پرتگاه سقوط نکرد.
۵- همگان برنده شدند: امکان ندارد که گفتوگو در فضاهای آمیخته با شک و گمان و عدم اعتمام بین طرفهای درگیر موفقیتآمیز باشد؛ در فضایی که گفتمان سیاسی و رسانهای بر شیطنتبازی استوار است و هر یک تلاش میکنند طرف مقابل را به حاشیه رانده و تخریب کنند امکان ندارد بتوان در چنین فضاهایی به توافقات مشترکی که قادر به ایستادگی در برابر بحران باشد دست یافت؛ آن هم بحرانی که همه آن را احساس نکردهاند و به خطر آن بر جامعه و موجودیت خود پی نبردهاند. توافقات حاصل شده اصیل و خالص است به این معنا که به سود همگان است و طرف قویتر امتیازات بیشتری داده است؛ این کار باعث شده است که معادله به سود یک طرف و زیان طرف دیگر نباشد بلکه همگان سود بردهاند و دست کم آبرویشان محفوظ مانده است. به گمان من این حقیقت در روند گفتوگوی ملی در تونس وجود داشت و میهن برندهی بزرگتر است و توانست قطار تحول دموکراتیک را که از زمان ترور براهمی و اعمال تروریستی پس از آن بر لبهی ریل قرار داشت و مجلس مؤسسان را از ادامهی فعالیت بازداشته بود و با تحصن در محاصره بود، به حرکت وادارد.
گفتوگوی ملی موفق شد بار دیگر قطار را در ریل قرار دهد تا حرکت خود را در تمام جهتها از سر گیرد؛ چرخش قدرت که در هیچ یک از کشورها سابقه نداشت به جای قدرت منتخب و دولت بیطرف نشست و هیأت انتخابی مستقلی را انتخاب کرد و تدوین قانون اساسی را به پایان رساند به طوری که راه گسترده و روشنی را در مقابل انتخابات قرار داد. بدیهی است که گفتوگو کشور را آرام کرد و بار دیگر بارقهی امید را نسبت به الگوی تونسی زنده کرد و این به سود همگان بود. در همین راستا حاکمان نیز جایگاه اخلاقی بلندی به دست آوردند؛ آنان در صحنهی اخلاقی والایی ظاهر شدند. صحنهی کسی که مصلحت خاص خود را فدا میکند بدون اینکه بر حکومت پافشاری کند به این بهانه که منتخب مردم است. زیرا مصلحت عموم در میان بود؛ مصلحت موفقیت تحول دموکراتیک. برخلاف احساس ناامیدی و شکستی که به احزاب خارج از قدرت دست میدهد، در کشور احساس شادمانی و خرسندی از سوی تمام گروهها وجود داشت و این حقیقتی بود که از طریق نظرسنجیها به دست آمد. از سوی دیگر احزاب مخالف نیز سود بردند زیرا بدون انتخابات از رقبای حاکم رهایی یافتند.
در پایان آیا با اطمینان میتوان گفت که تونس به سوی دموکراسی گام برداشته است و از مرحلهی خطر قهقرا و پسرفت گذشته است؟ واقعیتها این را نشان میدهند اگر چه تروریسم از تلاش برای اخلال در مسیر ناامید نشده است و برای وارد کردن ضربات کاری میکوشد. اما از بازگشت به راه رشد و هدایت ناامید است زیرا نخواهد توانست مسیر تاریخی را که عوض شده است دگرگون کند.
نظرات
بدوننام
20 بهمن 1392 - 03:39باسلام و احترام وتشکر از مترجم عزیز . بجاست که با تمام وجود درود بر غنوشی را بر درودهای این استاد فرزانه بیافزاییم.برای آشنایی بیشتر با تجربه تونس خوب است قانون اساسی آن ترجمه و چاپ شود تا از نتیجه هوشیاری و گفت و گو و مدیریت مراجع سیاسی و تأثیر گذار تونس عموما و خاصه نقش استاد غنوشی و حزب حاکم بیشتر بدانیم